من نویسنده ای فقید هستم اما نه به معنای آدمی که چیزی نوشته و حالا مرده بلکه به معنای آدمی که مرده و حالا دارد می نویسد ” این جمله از صفحه اول کتاب در حقیقت یک خلاصه کامل از داستان کتاب است . براس کوباس بعد از مرگ زندگی نامه خود را نوشته و چون به دنیای زندگان تعلق ندارد به دور از قضاوت های عادی زندگان در مورد خود به قضاوت نشسته است . کتاب مجموعه ای از فصل های کوتاه متوالی است که عناوین بسیار جالب و هنرمندانه ای دارند . براس کوباس فرزند شیطان و مغرور خانواده ای ثروتمند است که هیچ گاه ازدواج نمی کند در آرزوی شهرت است و با زنی که شوهر دارد دوست است . شاید داستان براتون مبتذل باشه اما نحوه روایت و دید نویسنده کتاب را به صورت جذابی درآورده و آن حالت معمول و عامیانه اینگونه داستانها اصلا در کتاب مشاهده نمی شود . ایده داستان نویسی بعد از مرگ هم ایده ی جالبی است. همین طور حالت بسیار عادلانه در قضاوت هایی که در مورد خودش می کند . اما کتاب اصلا آن سبک رمز آمیز و جادویی کتاب های آمریکای لاتین را ندارد پس به امید فضای های رمزآلود به سراغ کتاب نروید.